BPMS مقابل ERP یا کنار آن؟؟-۲
زمان تقریبی مطالعه: ۲ دقیقه
در مقاله قبلی اشاره شد که برخی از مهمترین دلایل عدم موفقیت ERP در کشور ما، برخی از نقاط قوت این سیستمها هستند. اولین نقطه قوت ERP که عامل اول برای شکست این پروژه ها در کشور ما نیز میباشد، استانداردسازی فرایندهای سازمانی است. یعنی ERPها فرایندهای سازمانی را براساس بهترین تجربیاتی که از سازمانهای مختلف بدست آوردهاند، ارائه مینمایند.
علت این امر نیز چنین ارائه شد که بدلیل فاصله بین وضعیت موجود فرایندهای سازمان و فرایندهای مطلوب موجود در ERPها، سازمانهای کشور ما ناگزیر به انجام پرش و جهش بلندی هستند که بسیاری ازاین جهشها بدلیل فاصله زیاد بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب، در پرتگاه بین این دو مقوله افتاده و بعضاً لطمات جبران ناپذیری را بر پیکره خود وارد مینمایند. همچنین گفته شد که بمنظور حداقل کردن خطرات ناشی ازاین پرتگاه، استفاده از پلی تحت عنوان BPMS ضروریست. درنتیجه در این رویکرد هیچ یک از این دو سیستم را معمولاً نمیتوان جایگزین دیگری درنظر گرفت.
در این مقاله به یک بعد دیگر از تقابل یا تکامل این دو سیستم نسبت به هم پرداخته خواهد شد.
این مقاله را با این مطلب آغاز خواهم نمود که بدلیل وجود فرایندهای استاندارد در ERP، میتوان چنین گفت که ERP لباسی است از پیش دوخته شده که برتن سازمان پوشانده میشود؛ یعنی سفارشی سازی واعمال تغییرات درERP بسختی و با صرف زمان و هزینه بالایی صورت خواهد گرفت. پس از این مثال استفاده میکنیم که فردی اقدام به خرید یک دست کت و شلوار آماده مینماید. حال امکان اعمال تغییرات در این کت و شلوار درحد نه چندان زیادی خواهد بود و اصولاً اعمال تغییرات اساسی درآن احتمالاً اصلاً مقرون به صرفه نخواهد بود.
از سوی دیگر چون معمولاً بسیاری از سازمانهای ما فاقد حدود و سقور استاندارد نیستند، امکان اینکه لباس ازپیش دوخته شدهای را بتوان برتن آنها پوشاند بسیار مشکل است.
حال راه حل چیست؟
بجای اینکه از لباسهای دوخته شده برای سازمانهایمان استفاده کنیم، اقدام به تهیه لباس متناسب با سایز و ابعاد سازمانمان نماییم. یعنی بجای لباس، ابزاری مثل چرخ خیاطی داشته باشیم تا بتوانیم متناسب با نیازمندیمان لباس بدوزیم.
نقش BPMS، نقش چرخ خیاطی است. پس ازطریق BPMS میتوانیم متناسب با شرایط خود عمل نماییم.
نکته بعدی درمورد جایگاه BPMS و ERP نسبت به یکدیگر این است که معمولاً ERP همه ابعاد سازمانها را پوشش نمیدهند. بعنوان مثال بخشهایی از سازمان ما که دچار تغییرات و پویایی بالایی هستند، منطقی نیست که ازERP برای این بخشها استفاده نمود. زیرا همانطور که گفته شد، زمان و هزینه اعمال تغییرات و سفارشی سازی سیستمهای ERP بالا بوده واساساً خود سیستمهای ERP، از ورود به چنین بخشهایی اجتناب مینمایند.
راه حلی که فروشندگان معتبر ERP خود پیشنهاد میدهند، استفاده از سیستمهایی با قابلیت انعطاف بالاتر و سرعت اعمال تغییرات بیشتر یعنی BPMS است. بدین ترتیب که بخشهایی از سازمان را که ERP پوشش نخواهد داد، میتوان از طریق BPMS مکانیزه نمود.
به همین خاطر است که بسیاری از فروشندگان معتبر ERP در سطح دنیا ظرف ۱۰سال اخیر یا خود اقدام به تهیه BPMS نمودهاند یا از طریق مشارکت یا خرید BPMS های دیگر سعی در پرکردن این خلاء داشتهاند.
در نتیجه در این حالت BPMS و ERP نه تنها در تضاد با یکدیگر قرار ندارند، بلکه نقش مکمل یکدیگر را ایفا مینمایند.
مجدداً تاکید مینمایم که آنچه امروزه بنام ERP توسط شرکتهای داخل کشور ما عرضه میشود واقعا ERP نیستند و ماهیت MIS دارند.